تنهایی هایی از جنس باران

خدایا چرا نمیشه که بیاد؟

من که بخاطر تصمیم اشتباهم بخاطر جداییمون عذرخواهی کردم 

پس چرا هنوز از من دوره 

دیگه  نمیتونم دووم بیارم 

خدایا دیگه کارم تمومه  دیگه من نیستم 

تنهایی هایی از جنس باران ...

چند روزه اومدم خونمون انقده خوشحالم که حد نداره 

تازه عروسی هم دعوتیم 

حالا من چی بپوشم مهمه

خلاصه که شدیدا خوشحالم 

خدایا هزاران مرتبه شکرت 

تنهایی هایی از جنس باران ...

خوب  بعضی چیزا دست خود آدم نیست 

مثل دوست داشتن کسی 

من همسرم دوست دارم شاید عاشقشم  نمیدونم

اما این حس میکنم  که گاهی  دیوونه وار دوسش دارم و گاهی  ازش متنفر میشم 

اما  از وقتی اومدیم خونمون  یادم نمیاد که ازش  متنفر شده باشم  

تو این 7 ماه  فقط روز به روز  عاشق تر شدم 

راستی گواهینامم هم اومد 

البته خوب   ماشینم  فروختم 

اون موقه که ماشین داشتن  گواهینامه نداشتم   حالا  که گواهینامه دارم ماشین ندارم 

جااالب ااااست والا .

تنهایی هایی از جنس باران ...

دوباره  تنها شدم 

امروز رفت 

و نکته جالب اینه که   هرکاری کرد و هر جوری حساب کرد   دید نمیشه بعد تولد من بیاد

برعکس  همه چی دست به دست هم داده (درواقع خدا میخواد) که اون روز تولدم کنارم باشه

خوب   من موندم و 50 تومن واسه 14 روز 

به نظر کم نیس؟

یعنی کلا نمیتونم برم خرید 

تنهایی هایی از جنس باران ...

خوب همه چی خراب شد همه بودن جز اونی که باید باشه

سورپرایز شدم  درحالی که خبر داشتم قراره سورپرایز بشم  به مزخرف ترین

نحو ممکن  

خوب امشب هم  داره میگذره  انقد نشستم  صاف شدم   کمرم  پوکید 

همه هم که کلا   ترکی  ور ور میکنن  البته  یکم پیشرفت کردم  خیلی سعی کنم

میتونم دوتا کلمه بفهمم

باعرض پوزش از دوستان ترک زبان  

زبون .... دارید   یه کلمه فارسی به زور بین حرفاتون  هست   انقدم

 خودخواهید  که  بخاطر مهمون  چهارتا کلمه فارسی حرف نمیزنید 

تنهایی هایی از جنس باران ...

امروزم نزریم دادیم 

اما دیگه نزر کنم چیزایی نزر میکنم که  احتیاج به کمک اون نباشه  که مثل امروز تنهام بزاره 

تنهایی هایی از جنس باران ...

دوستان من از احساسات روزانم نصبت به  زندگیم  و اتفاقات روزانم مینویسم 

 

برای همین نوشته هام تناقص داره باهم  

تنهایی هایی از جنس باران ...

داره میاد  تو راهه   از خوشحالی نمیدونم چیکار کنم  اما هنوز حسم بهش نه بیشتر شده نه کمتر  هنوز همونجوری دوسش دارم  از همون کاراش متنفرم  از همون اخلاقاش عصبی میشم  حتی الان که به اون کارا و اخلاقاش فکر میکنم  اما الان مهم اینه داره میاد اینجا پیش من و من از الان تو دلم عروسیه  اصن یه جور خاصی خوشحالم  دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااا   من خوشحالم    خدایا مراقبش باش  سالم برسه پیش من  تنهایی هایی از جنس باران ...ادامه مطلب

خدایا  شرآدمای اضافه و فرصت طلب رو از زندگی همه دور کن 

تنهایی هایی از جنس باران ...

این همه بخاطر نبودش و دوریمون  ناراحتم   حالا انگار بود چیکار میکرد 

هیچی به من توجه نمیکرد که  با این نکبتای خواهراش  بازی میکرد 

انگار همسن اوناس یا پی ولگردی و کوفت خوردن با رفیقای مزخرف تر

از خودش بود تا نزدیکای صبح 

والا  بود و نبودش یکیه 

تنهایی هایی از جنس باران ...